جدول جو
جدول جو

معنی دانشی مرد - جستجوی لغت در جدول جو

دانشی مرد
دانامرد، مرد دانشمند، مردی از اهل علم و دانش، برای مثال ایا دانشی مرد بسیار هوش / همه چادر آزمندی مپوش (فردوسی - ۱/۳۱۵)
تصویری از دانشی مرد
تصویر دانشی مرد
فرهنگ فارسی عمید
دانشی مرد
(نِ مَ)
دانا مرد. مرد عالم. مردی از اهل علم. مردی دانشور:
دگر آنکه دارد بیزدان سپاس
بود دانشی مرد نیکی شناس.
فردوسی.
ایا دانشی مرد بسیارهوش
همه جامۀ آزمندی مپوش.
فردوسی.
سخن سنج و دینار گنجی مسنج
که بر دانشی مرد خوارست گنج.
فردوسی.
اگر دانشی مرد راند سخن
تو بشنو که دانش نگردد کهن.
فردوسی
لغت نامه دهخدا